حکمت صبرو سکوت غریبانه ی مولا
❓پرسش
❔چرا حضرت علی از خانواده خود در برابر هجوم دشمنان دفاع نکرد و اجازه داد همسرش آسیب ببیند و فرزندش جان دهد❔
????پاسخ؛
1⃣مراجعه به تاریخ و درک شرایطی که در زمان شهادت پیامبر گرامی بر منطقه و جهان حاکم بود و دقت در شرایط پیش از رحلت به روشنی فلسفه عدم دفاع حضرت امیر را روشن می کند.
❗️سه خطر مهم به صورت یک مثلث شوم دین و موجودیت اسلام را تهدید می کرد؛
????1- ضلع اول این مثلث شوم خطر امپراتوری روم بود.
????2- ضلع دوم در امپراتوری ایران
????3- ضلع سوم در گروه منافقان داخلی
????نسبت به خطر اول و اهمیت بسیار آن کافی است که بدانیم پیامبر گرامی همواره تا آخرین لحظات حیات خویش به آن می اندیشید.از این رو در آستانه وفاتش سپاه عظیمی به فرماندهی اسامه بن زید تجهیز کرد و برای رویارویی با رومیان اعزام کرد و هر که را که از آن تخلف کند لعن کرد.
????بحار الانوار ج22 ص468
????نسبت به خطر ضلع دوم نیز کافی است بدانیم که دشمن تند خویی بود که نامه پیامبر را پاره کرد و به حاکم یمن نوشت که رسول خدا را دستگیر کرده و خودش یا سرش را برای وی بفرستد
????بحار الانوار ج20 ص378
????نسبت به خطر سوم هم باید بدانیم که گروه منافقان پیوسته برای پیامبر مزاحمت ایجاد می کردند و با توطئه های گوناگون آن حضرت را می آزردند و قرآن کریم پیوسته در سوره های مختلف از آنان و خصلت ها و نفاق و آزار و تلاش های پلید آنان سخن می گوید تا آنجا که یک سوره کامل به نام « منافقون » نامیده شد که درباره منافقان و نیت ها و کارهای شوم آنان است
????الالهیات ،سبحانی ج4 ص48
❓با وجود این مثلث خطرناک آیا صلاح بود که حضرت علی دست به شمشیر ببرد و با ایجاد هرج و مرج جامعه اسلامی را با خطر نابودی مواجه کند❔
2⃣علامه بزرگوار مجلسی روایت می کند:
❗️« امیر مومنان بعد از جنگ نهروان در مجلسی نشسته بود و مردم سخن می گفتند تا آنجا که خطاب به ایشان عرضه داشتند چرا با ابوبکر و عمر نبرد نکردی چنان که با طلحه و زبیر و معاویه نبرد کردی❓ چرا با شمشیرت آنان را نزدی و حقت را از آنان نگرفتی❔
❕حضرت علی فرمود:
«من به شش پیامبر اقتدا کردم که آنان به خاطر خوف و هراس از نبرد با دشمنانشان خود داری کردند .نوح و لوط و ابراهیم و موسی و هارون و محمد زمانی که در مکه بود و به غار پناه برد.
❗️( من نیز خوف از بین رفتن اسلام را داشتم)
????بحار الانوار ج29 ص417
????وفرمود:
« به خدا سوگند اگر از تفرقه میان مسلمانان و بازگشت کفر و نابودی دین نمی ترسیدم قطعا برخورد من با مخالفان غیر از آن چیزی بود که اتفاق افتاد»
????شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج1 ص184
????الاستیعاب ج2 ص497
????امام صادق فرمود:
«علی با آنان نبرد نکرد زیرا نگران بود که مردم به آیین کفر و جاهلی خود بازگردند »
????بحار الانوار ج29 ص440
3⃣با توجه به نکات فوق است که پیامبر گرامی حضرت علی را مامور به صبر و خویشتن داری کردند و حضرت علی نیز اطاعت نمودند .چنان که حضرت در وصیت خود به علی چنین فرمود:
❗️«تورا به صبر در برابر آنچه از این گروه به تو وفاطمه خواهد رسید سفارش میکنم صبر را پیشه خود ساز تا بر من وارد شوید»
????خصایص الائمه،رضی، ص73
????بحار الانوار،ج22 ص484
4⃣کمبود یاران نیز در این مساله موثر بوده است .اگر حضرت علی یاران قابلی داشت که می توانست در اندک زمانی فتنه را خاموش کند و آرامش را به جامعه اسلامی باز گرداند حتما چنین می کرد اما متاسفانه یاران قابلی برای حضرت باقی نمانده بودند چنان که خود حضرت می فرماید:
«در امر خود نظر کردم دیدم نه یاوری دارم و نه مدافع و همکاری …لذا چشمان پر از خاشاک را بر هم گذارده همچون کسی که استخوان در گلویش گیر کرده و با صبر در امر بسیار تلخی شکیبایی کردم»
????نهج البلاغه خطبه217
????در روایتی آمده است که از امام رضا سوال کردند که چرا علی با دشمنانش 25 سال بعد رسول الله نجنگید سپس در ایام خلافتش با دشمنانش جنگید؟
❗️امام پاسخ داد :
«او به پیامبر اقتدا کرد چرا که پیامبر نیز به مدت 13 سال در مکه و چند ماه در مدینه به دلیل کمی یاران جهاد با مشرکین را ترک کرد.با این وجود خللی به نبوتش وارد نمیشود همچنین خللی به امامت علی نیز وارد نمیشود چون علت ترک جهاد در مورد پیامبر وعلی یکی است ( وآن کمی یاران بود) »
????بحار الانوار،ج29 ص435
❗پیامبر به حضرت علی چنین وصیت کرد:
“قریش به زودی بر علیه تو دست به دست هم میدهند وبر ظلم بر تو اجتماع میکنند اگر یارانی داشتی با آنان بجنگد واگر اعوانی نیافتی دست نگه دار”
????همان مدرک
????احتجاج ج1 ص280
????پرسش و پاسخ مرتبط؛
1⃣اگر علی با خلفا دشمن بوده است چرا به آنان مشورت می داده و با آن ها همکاری می کرده است❓
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht/4248
????پرسمان اعتقادی
ردپای دوست
سلام برمهدی????⛅????
مهرت کجا زدل برودآشنای من
چون هرنفس زمهرتوآمدبرای
من????
این سوزسینه باز گواهی بودنت
این پاره پاره دل که بهای ندیدنت????
بگذرزمن اگرکه دمی غافل ازتوام
غافل زمن مشو تودمی زنده از توام????
درکوی نیک بختی من ردپای توست
شهپر برای بال گشودن رضای توست????
بازآمدم به بغض خموشی به خاطرت
یک شعرتازه روزی من شد به خاطرت????
باران گرفت بازدعایی بکن مرا
مانند مهزیار ندایی بکن مرا????
یک قطره اشک قطره ی عشقی برای تو
پررنگ کرده دردل من ردپای تو????
شعرازالهه
عشق یعنی ...
کربلای من وتو
زمان بر امتحان من وتو می گردد تاببینند که چون صدای “هل من ناصر “امام عشق برخیزد
چه می کنیم … شهید مرتضی آوینی(گنجینه آسمانی ص 62)
کاروان عشق
کاروان عشق تاصحرارسید بغض های خفته تا لبها رسید
ساربان افساراسبش راکشید بانوی غم گیسوانش راکشید
سرزمینی تشنه بی ابربهار منتظر درانتظاریک سوار
قامتی رعناوقلبی مطمئن آگه ازافکار مردان خشن
مست شدازبوی کرب وهم بلا عطرمعراج خدا درنینوا
مادری طفلش درآغوشش فشرد دختری ازماتم بابافسرد
رادمردی بازوانش آهنین یک علم دستش نگاهش برزمین
کوه صبرو غیرت وعشق وادب بهر خدمت برعلی پرتاب وتب
سمت چشمان همه سوی سوار مست دلها ازشمیم کوی یار
نام صحرا نیک می دانست او بوی کرب وهم بلا دانست او
دین حق بی خون او جان می دهد او به اذن خالقش جان می دهد
یاحسین برعالمی جان می دهد این حسین درعرش فرمان می دهد
مرده است آن دل که بی سودای اوست این حسین است وجهان شیدای اوست
الهه جاودانی
جهل زمانه
نشکافت فرق حق که زمین بی علی شکافت از چیست این شکاف که تا عرش حق شتافت ؟
آری نشان جهل زمانه به حق بود شبهای قدر قدر علی می توان شناخت
آستان سروری
دلا! به وادی جنون دگر سفر نمی کنی زکوچه باغ شب روان دگر گذر نمی کنی
خبر نداری از سوار یکه تاز جاده ها دگر نمی روی پی اش شبانه باپیاده ها
مگر ندیده ای که شب به شوق او سحر شود وحال خوب سیرتان به نام او دگر شود
مگر به جز سرای او پناه دیگری بود ویا جز آستان او مقام سروری بود
بگو خدا به نام تو سجود می کنم کنون سپس به عشق حجتت روم به وادی جنون!
شعرازالهه جاودانی
شور عشق شب عید
شوری است میان سینه دل بی تاب است غوغاست درآسمان وشب مهتاب است
از عرش صدای هلهله می آید عید است شب ولادت ارباب است
ارباب جهان امیر عالم آمد فرزند علی (ع)نگین خاتم آمد
بانوتومی توانی
بانوتومی توانی باشی پلیس لایق راننده ی تریلی کشتی جت اسکی قایق
بازاریاب ماهر معماریامهندس یاکارمنددولت منشی پخش عایق
البته می توانی فضانوردباشی یافاتح قله ی کوههای سردباشی
یادرفنون رزمی باشی حریف ده مرد درکارهای مشکل بهترزمرد باشی
امابه چشم خالق یک شغل هست زیبا خالق وجود زن رالایق بدیده تنها
آرامش ونشاط وصبرومحبت وعشق ابزار های آن درعمق وجودزنها
بانوی خانه بودن گرمی به خانه دادن چون همسرو چومادر عطری به خانه دادن
تامین عشق خانه سنگ صبور شوهر الگوی کاملی از انسان به بچه دادن
درپرورش انسان همچون مدیر دانا آگاه به زمانه چون رهبری توانا
آری نتیجه ی آن پیداست درشهیدان محصول صبرمادر دریک شهید برنا
البته می توان شد ابزارصنعت وکار اماطراوت زن کم میشود به این کار
کمبود مهروشادی گردد نصیب کودک خانم که گشت شاغل مردان شوند بی کار
باید که چشممان راباآب دین بشوییم دراین لطافت زن یک مرد رانجوییم
درشغل اصلی زن گنج بهشت اعلاست این حرف فاطمه بودپس یا علی بگوییم
الهه جاودانی
حلقه به گوشان ولایت
چشم وگوشم دو سوی میدان است چون علی از نفوذمی گوید بی بصیرت قدم ندارم پیش رهبرم از نفوذ می گوید
بدر را پشت سرگذاشته ایم نهروان هم درانتظار من است خواب اشعث بدیده ام عجبا بانقاب زبیر کنار من است
ابن ملجم دراین حوالی هست بوی نحسش به شهر پیچیده شهر اما نه شهر کوفه بود سالها با معاویه جنگیده
این اهالی هزار قاسم داد همه با یک اشارت رهبر صد هزار اکبرش شده پر پر به فدای ولایت رهبر
مادر اینجا به عشق ولایت او با بصیرت به بچه شیر دهد صدهزاران ابوذر وعمار بادودستش به این امیردهد
گرچه دوران فتنه ها گشته گیج وسر در هوا نمی مانیم چشممان تا به امر سیدعلی ست از ولایت جدانمی مانیم
شعرازالهه جاودانی
آیینه ی محبت لطف خدا محمد(صلوات ا..علیه)
ای تجلی محبت جان ما مولا محمد(ص) صورت مهر خدایی سیرتت زیبا محمد(صلوات ا..علیک)
آینه دار خدایی آینه محو جمالت شکر ایزد باب امت آمده دنیا محمد(صلوات ا..علیک)
داغ جهانی در سوگ رحمت جهانی
وقتی کسی را ازدست می دهیم هرچه او مهربانتر بوده باشد تحمل داغ فراغش برایمان سخت تر است
فکرکن
کسی که رحمت للعالمین را از دست داده درحالی که تارو پود وجودش آن رحمت رادرک کرده وبا آن پرورش یافته چه بار غمی را به دل
می کشد
جانم فدای قلب پردردت ای مادر پدر ای فاطمه جان !تسلیت …!
روزغربال
روز غربال است مومن پس بچسب اینک کلاه تانگردی عبرت خلق ونلغزی سوی چاه
روزگاری بس غریب است وعجایب پیش رو دوره ی آخرزمان وفتنه ها باشد به راه
خوب بنگرحفظ دین مانندآتش درکف است گوش کن آه سقوط خاص ها دراشتباه
ریسمان عترت وقرآن بپیچ اندر کفت غفلت از راه ولایت در پی اش یک عمرآه
نیک می آیدصدای پای منجی گوش کن شب سرآمدچشم واکن می رسداینک پگاه
الهه جاودانی
کاروان عشق
کاروان عشق تاصحرارسید بغض های خفته تا لبها رسید
ساربان افساراسبش راکشید بانوی غم گیسوانش راکشید
سرزمینی تشنه بی ابربهار منتظر درانتظاریک سوار
قامتی رعناوقلبی مطمئن آگه ازافکار مردان خشن
مست شدازبوی کرب وهم بلا عطرمعراج خدا درنینوا
مادری طفلش درآغوشش فشرد دختری ازماتم بابافسرد
رادمردی بازوانش آهنین یک علم دستش نگاهش برزمین
کوه صبرو غیرت وعشق وادب بهر خدمت برعلی پرتاب وتب
سمت چشمان همه سوی سوار مست دلها ازشمیم کوی یار
نام صحرا نیک می دانست او بوی کرب وهم بلا دانست او
دین حق بی خون او جان می دهد او به اذن خالقش جان می دهد
یاحسین برعالمی جان می دهد این حسین درعرش فرمان می دهد
مرده است آن دل که بی سودای اوست این حسین است وجهان شیدای اوست
الهه جاودانی
کربلای منا
آنکه شیعه می کشد اندر یمن می کشددرحج برادرهای من
دست دردست شیاطین دارد او کعبه راملک تجاری داند او
کعبه دردست ابوسفیان امان میزبان کعبه شد شیطان امان
امنیت راکشت شیطان درمنا کربلا شدای مسلمان درمنا
قلبها دارلفغان زین فاجعه اشکها جوی روان زین فاجعه
الامان ای صاحب عصروزمان الامان ای منجی آخرزمان
کعبه راازقوم شیطان پس بگیر انتقام داغ این امت بگیر
خسته ایم ازبی نصیبی ازتو نور هستی اما جان زهرا کن ظهور
تانیایی کلاغ قصه هامان به خانه نمی رسد
شعرم به به نام آشنایت عاشقانه است امشب سرایم بانگاهت عارفانه است
هستی ومی دانم چوحیدر فکر مایی این خانه محتاج نظرهای شبانه است
بازار یوسفهای ارزان داغ داغ است طاووس می بینی ولی درواقع زاغ است
گریوسف زهرا دراین وادی نیابم بازآنکه بی خانه بماند این کلاغ است
ازعرفات تاکربلا
هرکه می خواهدبداند راز کربلاچیست به عرفات بیاید.
هرکه می خواهد بداندچرا خون ریخته شده کربلا را ثارال..خواندند گوش دل به دعای عرفه بسپارد.
هرکه به دنبال دایره المعارف عاشقی است
هرکه به عمرش عشق واقعی ندیده
هرکه دارد هوس کوی خدا بسم ا..
عرفه یعنی عشق ورزی به سبک حسین
آری عرفه تنها راه دل به سمت کربلاست
هرکه دارد هوس کرب وبلا بسم ا..
عشق یعنی رضا...
عشق یعنی صحن پرمهررضا جاری ازقلب همه شعررضا
هرکسی باهرزبان ازهرکجا انس وآرامش بگیرد بارضا
وسعت لطفش ببین جامیدهد کل دنیا را درآغوش رضا
بغض دل وامی شود بایک سلام درددلهامان همه گرددرضا
ای که غربت دیده ای دراین دیار مامن درماندگانی یارضا
خواب دیدم کعبه رازائرشدم صبح بودم زائرکوی رضا
بحرعلم وحکمت ومهروصفا عشق یعنی حج محرومان رضا
توافق برد -برد
توافق برد- برده ای عزیزم که جشن کیک زردت روی میزم
به جاش دادم اجازه بعد ده سال توان هسته ایتان نشه پامال!
حالاخوددانی چوپان دروغگو ضمانت کرده تحریم ول شه نگو!
توفکرکن برد پیچ ومهره هامان ولبخند “کری"برد آقایان
خیالش بوده شورای نگهبان می گه “ول کام تو ایران مسترجان!”
نگهبان ناظر هرچیز باشد برای حفظ آن تجهیز باشد
اگرازخط قرمزردشدی تو شودبرجام وفرجام تو وتو
تا ذره بین مجلس روی متنه به لطف رهبری دور است فتنه
توگر فکرکردی اینجا تگزاسه دوئل راباخته ای پس یک دو سه ..
دوستی خاله خرسه به بهانه هسته
بده افسار هسته ای بدستم نخودسیاه بگیرازتوی دستم
کمی شل کن حفاظت دیگه بسه وخوش بین باش به دوستی خاله خرسه
ببین تحریم کمرها راشکسته اوباما غمخور دلهای خسته
به هرکشور شده دلسوز مردم شده نان آور وپاسوز مردم
چوکیک زردبراتون مثل سمه رژیم هسته ای ده سال کمه
چوکرمی خواهدازسوراخ هسته بچاپد امنیت رابسته بسته
خداراشکر رهبر هوشیار است کلامش چکشی بر فرق مار است
(الهه جاودانی)
جهل زمانه
پرمی کشد زدامن شهرم حیاوشرم پرمی شودزخنده ی شیطان یواش ونرم
درخانه ای کسی زنجابت خبرنداشت گفتم حجاب کسی زحکمش خبر نداشت
سرمیزند زجهل پدر بی حیاپسر وزسادگی مادر دختر برهنه سر
عمری به سرکشیده سیه چادرش ولی درپاسخ چرای جوان کرده کاهلی
دردین شناخت گرنبود صدعمل چه سود دین گرغریب گشت زجهل زمانه بود
شعرازالهه جاودانی
یک فنجان آرامش
نوشیدن یک فنجان چای درهوای سرد آرام بخش است.
نوشیدن برخی دمکرده های گیاهی آرام بخش است.
ماساژدادن برخی نواحی بدن آرام بخش است.
کشیدن نقش چیزی که دوست داری آرام بخش است.
انجام بعضی حرکات ورزشی وِیوگا آرام بخش است.
فکرکردن به داشته ها ونعمتها ودیدن نیمه پرلیوان (مثبت نگری)آرام بخش است.
داشتن یک همراه خوب مثل همسری مهربان وهمدلی بااوآرام بخش است.
اما…
اینها همه آرامشی زودگذرند.
آن آرامشی که همیشه باتوخواهد ماند حتی درسخت ترین لحظه ها
تنها با یاد خدا وانس با اوبه دست می آید.
پسبه خاطر خدا درکنار همسر مهربان به داشته هایتان بیندیشیدوآنهارا ببینیدو ورزش ونقاشی ودمکرده ولحظه لحظه زندگی رابایک فنجان چای به نام مهربان او
بنوشید ولذت ببرید . آرامشتان بانگاه مهربانش همیشگی وپایدار…
تعادل ونشاط روحی ؟...بسم الله
تاحالا شده دردی داشته باشی وبادیدن یا شنیدن یک بیماری و مشکل بزرگتر دردت را فراموش کنی؟
بله آمادگی ذهنی برای مشکل بزرگتر مشکلات کوچکتر را قابل تحمل تر وآسان تر می کند.این یک قاعده روانشناسی است.
دیل کارنگی یکی ازراههای مقابله با اضطراب راهمین می داند.او میگوید درهرکاری خودت را برای بد ترین پیشامد آماده کندراین صورت حوادث کوچکتر نمی تواند تورا از پادرآورد چون تو برای بدترازآن آماده ای.
این دقیقا دلیل مقاوم تر بودن بدن یک رزمی کار درمقابل ضربه نسبت به فرد عادیست.
حالا تصورکن:
تنها فکرکردن به مصیبتهایی که اهل بیت پیامبر (صلوات ا..علیه)دچار آن شده اند( که به حق بدترین حادثه ها بود) درطول سال چه آمادگی وتوان روحی درمقابل مشکلات ومصایب وچه آرامش روحی میتواند نصیب شیعیان آنها بکند گذشته ازفواید وثواب وآرامشی
که گریه کردن برآنها به دنبال دارد.
کسی که به امر خدا (فذکرهم بایام الله)متناسب وهمراه ایام سوگ وشادی امامان معصوم ومهربان زندگی کند همواره درتعادل ونشاط روحی خواهد ماند.امتحانش ساده است…
اعتماد به قول خدا حلال مشکل ها
درس برادرم که تمام شد باتلاش ودعا کار خوبی پیدا کرد که فکرش راهم نمی کردیم مشغول بود ومجرد اما ازاسم ازدواج به وحشت می افتاد ومی گفت گاهی در خواب میبینم به خواستگاری رفته ام وباترس از خواب می پرم .درصحبتم بااو علت ترسش راجویا شدم .دیدم این ترس ازدست خالی وبار مسوولیت است اوفکر می کرد همه چیز باخودش است وچون جیب پدر وخودش را خالی میدید فکر ازدواج آرامشش را می گرفت .
خواستم کمکش کنم جییبم راگشتم .پولی برای قرض دادن نبود اما یادم افتاد هرحاجتی که پیش آمده روزی بخش دانا به موقع کیسه ام را پر کرده اوکه درحدیث قدسی فرمود :من ازشما عبادات سالهای آینده را نخواستم که شما روزی سالهای نیامده را از من می خواهید “.یعنی صبرواعتماد کن به وقتش می دهم .ودر قرانش وعده داد :"ازترس فقر ازدواج را به تاخیر نیاندازید که من از فضلم به شما می بخشم “.خاطرات جیب من حاصل اعتمادم به وعده ی او بود وبه حق هرگز تا کنون در نماندم. این تجربه را با بیان زیبا کادو کردم وبه برادرم هدیه دادم. الان دو هفته است که عروسی کرده .دو روز بعد عروسی اعتراف کرد که خدا از فضلش به او بخشیده .کل هزینه ی تالار وغذای عروسی وبیشتر ازآن از هدایای عروسیش تامین شدوپولی را که خرج عروسیش کرده بود حتی با 200 هزار تومان خرده اش به او برگردانده شد.
اگر به جوانان ثمره ی توکل ها واستعانت ها یمان به درگاه خدا رابباورانیم خود را درمقابل غول اقتصاد تورم و..تنها نمی بینند بلکه دست توانایی را بالای تمام مشکلات خود حس میکنند.وشیرینی اعتماد به قول خدا را می چشند.
بهار نزدیک است
دوسه لحظه مانده تا صبح اهل دل به هوش باشند دوسه قطره مانده ازظلم بگذار خون بپاشند
جان به لب رسیدگان را بده مژده ظهورت دوسه روز مانده یاران گل به مقدمت بپاشند
الهه جاودانی
کارنیک بدون نیت الهی مثل چرخ خیاطی بدون تسمه
چرخ خیاطی وقتی عمل دوخت راخوب انجام میده که رابط آن یعنی تسمه سمت راست پاره نشده باشه وگرنه موتور کار میکنه سوزن بالا وپایین میره ولی درعمل دوختی صورت نمی گیره .
کارخوب وانسانی مثل کمک به هم نوع و..وقتی انسان را به کمال می رسونه که رابط آن یعنی نیت خدایی برقرارو خالص باشه وگرنه مثل درجازدن سوزن باطل وبی هوده است.
پس اگر نیت رضای خدا باشه با هر کار نیک واخلاقی گامی به سوی پیشرفت وکمال مطلوب انسانی برداشته می شود پس مواظب هدر رفتن لحظه هامان بی یاد او باشیم .(بابهره گیری از اخلاق درقران ج1 /ایت ا..مصباح یزدی)
لحظه ای تامل
گاهی وقتها وقتی به بعضی کارها وروشهایی که برامون عادی شده فکر می کنیم سرنخی ازکید موزیانه دشمن دین راپیدا می کنیم .مثلا چی؟
مثل اینکه:همه مون قبول داریم که برای اینکه فرزندمون دردروس دانشگاهی وصنعتی به مشکل برنخوره بایدازقبل اونو کلاس زبان بگذاریم وتوی این زمینه مسابقه داریم که حتی ازدو سالگی بااو زبان انگلیسی کارکنیم امابعضی ها قبول ندارند که بچه برای یادگیری آموزه های حیات بخش دینی مثل نماز ورعایت حجاب وکنترل نگاه واخلاقیات باید قبل ازرسیدن به سن تکلیف وازهمان کودکی به تدریج درفکرو عمل تمرین واموزش داده شودوبرخی باتعجب به والدین کودکی
که فرزند خود را باحجاب بیرون آورده می گویند :وای ازحالا؟ ولی برای آموزش زبان انگلیسی و..هیچ وقت نمی گویند :ازحالا؟
یه کم فکرکنی یه دستهایی رو توکارش می بینی که به نفع شان نیست ما فکر کنیم چون می فهمیم این یه بازیه!بعضیهادوست دارند مااینجوری عادت کنیم.
شکوه نام محمد صلوات ا.. علیه
چوکرد قصداهانت شکفت نام محمد (ص)
شدعالمی متذکر به عشق ونام محمد(ص)
نبودهفته ی وحدت چنین به شور مزین
ببین که روز وشب ما شده به نام محمد(ص)
عدو شود سبب خیر اگر خدای بخواهد
که گشت باعث تبلیغ دین ونام محمد(ص)
ظرافت ظریف
ازظرافت دورباشد دوستی بادشمن دین گرظریفی روی گردان وقت توهینش به آیین
تقدیم به رسول رحمت در پاسخ به کاریکاتور موهن
تقدیم به جلوه رحمت الهی حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه .
آنکه بردلها حکومت می کند برحسادت هاهم عادت می کند
طعن دشمن چهارده قرن بعد او یعنی اکنون هم رسالت می کند
یک پیام از کاریکاتور شد عیان باخته دشمن حسادت می کند
الهه جاودانی
راز خوشبختی
فاصله انسانها تا آرامش وخوشبختی به اندازه فاصله آنها تا باورهای دینی وباید ها ونباید های الهیست.چرا که اساسا آرامش نزد اوست وفرمول به دست آوردنش رادرقران به ما معرفی کرده وآنها که دل به این باور نداده اند دور دنیا را همچنان در پی خوشبختی وقطره ای آرامش خواهند گشت وزهی خیال باطل.
رازحمام رفتن حسنی (نهی ازمنکر)
توی ده شلمرودحسنی وقتی تصمیم گرفت حمام بره ویه دسته گل بشه که اهالی ده به دلیل ژولیدگی اش ازبازی ومصاحبت با او خودداری کردندو درعمل مخالفت خودرا باوضع نامناسب او نشان دادند.
-این کار اهالی شلمرود یعنی اعتراض عملی وصادقانه به کار ناپسند وبه عبارتی نهی ازمنکر .
-خوبه وقتی قصه رو برای بچه میگیم به نتیجه اش هم توجه کنیم وبه این فکرکنیم که اگر موضع گیری مانسبت به کالای نامرغوب وگران ویا مدهای نامعقول وژولیده ی لباس ومو وهرپدیده خلاف شرع واخلاق وعرف اینگونه بود وضع جامعه مون بهترنبود؟تازه اهالی شلمرود الاق وخروس وجوجه وغاز وببعی بودند ماکه با برخورد انسانی واخلاقی مون ازاونا کمتر نیستیم.بله راز نجات جوامع از پلیدی نهی ازمنکره نه بی تفاوتی.
کلام نور
امام حسین (علیه السلام): “نیاز مردم به شما ازنعمت های خدا برشماست ازاین نعمت افسرده وبی زار نباشید که برمی گردد وبه جای دیگری می رود”.
بانوتومی توانی
بانوتومی توانی باشی پلیس لایق راننده ی تریلی کشتی جت اسکی قایق
بازاریاب ماهر معماریامهندس یاکارمنددولت منشی پخش عایق
البته می توانی فضانوردباشی یافاتح قله ی کوههای سردباشی
یادرفنون رزمی باشی حریف ده مرد درکارهای مشکل بهترزمرد باشی
امابه چشم خالق یک شغل هست زیبا خالق وجود زن رالایق بدیده تنها
آرامش ونشاط وصبرومحبت وعشق ابزار های آن درعمق وجودزنها
بانوی خانه بودن گرمی به خانه دادن چون همسرو چومادر عطری به خانه دادن
تامین عشق خانه سنگ صبور شوهر الگوی کاملی از انسان به بچه دادن
درپرورش انسان همچون مدیر دانا آگاه به زمانه چون رهبری توانا
آری نتیجه ی آن پیداست درشهیدان محصول صبرمادر دریک شهید برنا
البته می توان شد ابزارصنعت وکار اماطراوت زن کم میشود به این کار
کمبود مهروشادی گردد نصیب کودک خانم که گشت شاغل مردان شوند بی کار
باید که چشممان راباآب دین بشوییم دراین لطافت زن یک مرد رانجوییم
درشغل اصلی زن گنج بهشت اعلاست این حرف فاطمه بودپس یا علی بگوییم
الهه جاودانی
رازماندگاری جامعه
کوه پرسیدزرود : زیراین چرخ کبود رازماندن درچیست؟
گفت :دررفتن من .
کوه پرسید :ومن؟
گفت:درماندن تو.
بلبلی گفت:ومن؟
خنده ای کردوگفت :درغزل خوانی تو.
وای ازآن آبادی که درآن کوه رود
رودمرداب شود
ودرآن بلبل سرگشته سرش رابه گریبان گیرد ونخوانددیگر!
من وتو بلبل وکوه ورودیم.
رازماندن جزدرماندن من خواندن تو رفتن یاران سفرکرده مان نیست بدان!!
ازخون دل مام شهید لاله دمیده
شهیدان اسوه های عشق هستند زعشق بهترین هامست مستند
که در بازار پر آشوب دنیا سری دادندوسامانی گرفتند
اگردربین خوبان شهره گشتند اگر با"همت ” و"فهمیده"گشتند
بدان پرورده ی دامان یک زن زجنس زینب اند ازاو شکفتند
شهیدان بندپا وقتی گشودند که زنها غم خریده دم ببستند
زخونی که به قلب مادران شد شهیدان لاله گون تاعرش جستند
شعرازالهه جاودانی
دهه ی شصتی ها شاهدان آگاه حماسه ی پیروزیانسل سوخته!!
من دهه شصتی ام .
بوی حماسه رامیشناسم .
صدای آژیر خطروهول وضعیت قرمز ونوای گرمی بخش حماسه جویان غیورکربلایی برایم آشناست.
ودراوج سختی های جنگ وزندگی دل به خالق آرامش سپردن وزمین وزمان را زیرورو کردن را ازقهرمانان زمانم دیده وشنیده ام .
وآموخته ام که باخداباش پادشاهی کن وپیروز میدان باش بادست خالی درمقابل هزاران دشمن!
وآموخته ام که اهل همت که باشی دل به او که بسپاری اندکت بسیار می شود وهر ناممکن رابادستان ناتوانت می توانی ممکن سازی!
این خط راکه ازجبهه خواندم واین درس که آویزه ی گوشم شددرتحصیل وکاروازدواجم دراهداف جزئی وکلی ام آن راآزمودم وهرگز درنماندم.که این قانون را هیچ مجلس ودولتی نمی تواند از کارایی بیاندازد.
دوستان وهمکلاسانم وهمه دهه شصتی هایی که میشناسم اگر اهل همت واعتقادوحرکت بودندبرکتش رااز خدادیده اندوشکرخدا بیشترشان این گونه انداگرچه ممکن است اهل دیدن داشته هایشان نباشندوازآنهاهرکه اهل یک گوشه نشستن وغرزدن ومتوقع بودن ازهمه جزخوداست آری به جایی نرسید.
فرقی ندارد درچه دهه ای متولد شده ای قانون ازتو حرکت از خدا برکت برای همه صادق است.وآنان که مارانسل سوخته می خواننددو دسته اند:
1.یا ازدهه شصتی هاییند که می خواهندبی قانون وبی آرمان وبی حرکت به برکت زندگی برسند.2.یا ازکسانی اندکه به نحوی با چند دهه شصتی ناکام (درچند زمینه) سروکاردارند وبه خود اجازه می دهند آمار کلی درباره ی یک نسل بدهند وآنها را نسل سوخته بنامند.
همت بلنددارکه مردان روزگار ازهمت بلند به جایی رسیده اند
دست آمریکا در خرابکاری های داعش
جرعه ای ازجام رضاعلیه السلام
امام رضاعلیه السلام: “بعدازانجام واجبات کاری بهتراز ایجاد خوشحالی برای مومن نزد خداوند بزرگ نیست .”
“نیکوترین افرادازنظرایمان خوش خلق ترین ومهربان ترین آنها باخانواده اش میباشد.”
بیداری زمانه
به اطرافت نگاهی کن به دقت ازسرتیزی ببین آشوب وغوغارا به هرجا جنگ وخونریزی
مپنداری که آشوب جهان بی فکروقانون است نه هرگز که قانون است دردنیا نماند ظلم نه هرگز
نشان رشد عقل وفهم درنوع بشرباشد که عهدزیربارزوررفتن درگذرباشد
دلم ازخون غزه سوریه بغداد می جوشد که ازداغ مسلمانان شراب صبر می نوشد
میان غصه اما مژده ای روکرده برقلبم نسیم رحمت یاراست مرهم گشته برقلبم
روایت آمده بعدازشب آشوب یارآید غباری گربه پاگشته به دنبالش سوارآید
صدای پای او نزدیک نزدیک است باورکن جهانی طالب منجی عالم هست باورکن
مباداغافل ازاخباروگرم قصه هاباشیم که اومیآیدوصدحیف اگرازاوجداباشیم
الهه جاودانی
شکاف غربت حق برفرق علی علیه السلام
نشکافت فرق حق که زمین بی علی شکافت ازچیست این شکاف که تاعرش حق شتافت
آری نشان جهل زمانه به حق بود شبهای قدر قدر علی می توان شناخت
الهه جاودانی
عید کریم
“هرکه خدارا بندگی کند خداوند همه چیز را بنده اومیکند.”
جوشش همت دفاع مقدس جهاد اقتصادی وفرهنگی
ما به ذکر یاعلی برخاستیم موج خون دادیم چون حق خواستیم
چون خمینی راحسینی یافتیم مثل هفتادودوتن جان باختیم
پخته گشتیم از ستم های عدو گرچه خونین گشت دلهامان ازو
ازتفنگ وتانک وخردل لاله رست کربلایی گشت دلهامان نه سست
گشته ناکار آن گزینه هایشان چون حباب قدرتی برمیزشان
دست از تانک وسلاح انداختند تور بهر نخبه هامان ساختند
هرچه بستنددربهاشان رویمان شد شکوفاتر گل خودرویمان
هسته ای گشتیم خود کردیم غنی خشمگین تر گشت شیطان دنی
چوب تحریمش به طبلی پرصداست لیک روزی بخش ما تنها خداست
رمز رویش بهره ی خاک است وآب هرچه هست اینجاست ازدشمن میاب
تانگاهت بردهان دیگریست هرچه داری باز انگاری که نیست
گفت مولا از قناعت ثروت است دیدن دارایی خود قدرت است
با تمرکز بر توان و غیرتت چشم عالم خیره ماند از هیبتت
ازجهاد وهمت وایثارتو کاروفرهنگ باشدابتکارتو
رهبرفرزانه ام این پندداد هرکه فرمان برد حق راکرده شاد
الهه جاودانی
تلنگر
آیاامروز چشم جوانان خیره به الگوهای تصویری رسانه ها نیست ؟
آیا امروز رسانه حرف اول را درتاثیر گذاری نداردومحفل خانواده ها داوطلبانه میزبان نقش بازیگران فیلمها وسریالها نیست؟
آیا برای فرهنگسازیهای دینی نمی توان فیلمنامه نویسی رابه وظایف طلبه ها اضافه کرد وباسلاح روز به تهاجم فرهنگی پاسخ داد؟
پاسخ اگر هست بلی پس یاعلی…
کوچه باغ زندگی
گذرگهی بوداین کوچه باغ سبز جهان گلی بچین وبیاور به محضر خوبان
اسیر شاخه وبرگش شدی نیابی راه به پیچ غصه وماتم تو نیک اندیشان
میان کوچه اگر بچه گرم بازی شد به وقت رفتن خانه بگرید از خویشان
توگل بچین زمیان هزار سبزه وخار که طبع نیک تورادادخالق رحمان
بهای گوهر جانت بهشت رضوانست چه حیف گر بفروشی به هرچه غیرازآن
اگرچه زادن ومردن روندتکراریست همیشه درعجب است آدمی زرفتن جان
هزار قافله رفتندونقششان باقیست بکوش نقش توماند به خاطر نیکان
الهه جاودانی
نسیم رمضان
پیامبر اکرم (صلوات الله علیه):“چون هلال ماه رمضان پدید آید درهای دوزخ بسته گردد ودرهای بهشت گشوده شود وشیاطین به زنجیر کشیده شوند.”